لفطا تا اخرش بخونید....
پسر : ضعیفه !دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم .
دختر:توباز گفتی ضعیفه ؟
پسر:خب منزل بگم چطوره ؟
دختر :واااااای .....از دست تو
پسر:باشه .... باشه ویکتوریا خوبه ؟
دختر:اااه ....اصلاً باهات قهرم !
پسر:باشه بابا ....تو عزیزه منی ،خوب شد ؟...آشتی؟؟؟
دختر:آشتی...راستی گفتی دلت چطور شده بود ؟
پسر :آها یکم میپیچه !!...از دیشب تا حالا
دختر :...واقعاً که
پسر :خب چیه ؟نمیگم مریضم اصلاً ...خوبه ؟
دختر:لووووووووس
پسر:ای بابا ضعیفه این نوبه قهر کنی دیگه نازکش نداری ها
دختر:بازم گفتی این کلمه رو ؟
پسر:خب تقصیر خودته !می دونی من اونایی رو که دوست دارم اذیت می کنم ...هی نقطه ضعف می دی دستم
دختر:من از دست تو چیکار کنم ؟
پسر:شکر خدا... ً دلم هم گیچ می خوره جون تو تب و تاب ملاقات تو بودم ...لیلی قرن بیست و یکم من !
دختر:چه دل قشنگی داری تو همیشه به سادگی دلت حسودیم میشه.
پسر:صفای و جودتو خانوووم
دختر:می
دونی دلم برای پیاده روی هامون .... برای شونه به شونت راه رفتن ودیدن
نگاه حسرت بار بقیه ... آخه هیچ دختری که مردی مثل مرد من نداره
پسر :می دونم ... میدونم... دل منم تنگه.. برای دیدن آسمون چشمای تو...
دختر:آخ چه روزایی بودن... چقدر دلم هوای دستای مردونت رو کرده...وقتی توی دستام گره می خوردن مجنون من
پسر:...........
دختر:چت شده چرا چیزی نمیگی
پسر:............
دختر:نگاه کن ببینم!منو نگاه کن....
پسر:............
دختر:الهی من بمیرم چشات چرا نمناکه فدای تو بشم
پسر:خدااا...نه....(گریه)
دختر:چرا گریه میکنی؟
پسر:چرا نکنم....ها؟
دختر:گریه نکن....من دوست ندارم مردم گریه کنه...جلوی این همه آدم...بخند دیگه....بخند زود باش
پسر :وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم ؟کی اشکامو کنار بزنه گریه نکنم؟
دختر:بخند و گر نه منم گریه میکنما!
پسر:باشه ... باشه.... تسلیم...گریه نمی کنم .... ولی نمی تونم بخندم
دختر:آفرین !حالا بگو برا کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر :توکه می دونی من از این لوس بازیاخوشم نمیاد ...ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم
دختر:چی...؟زود باش بگو...آب از لب و لوچم آویزون شد
پسر:....
دختر:دوباره
ساکت شدی؟پسر:برات... کادو...(هق هق گریه)...برات یه دسته گل گلایل !...یه
شیشه گلاب...ویه بغض طولانی آوردم ... تک عروس گورستان پنج شنبه ها دیگه
بدون تو خیابونا صفایی نداره
اینجاکناره خانه ی ابدیت می نشینم
وفاتحه می خونم نه ......اشک و فاتحه ..........نه اشک و فاتحه و دلتنگی
نگران خیره شدن مردم به اشکهای من هم نباش .........دیگر نگران قرص های
نخورده ام .......لباس اتو نکشیده ام ........و صورت پف کرده ازبی خوابی ام
نباش....
بعدازتودیگر مرد نیستم اگر بخندم اما ..... تو آرام بخواب !
کلی خاطره دارم با این وبلاگ ... هه ..